هدف بررسی جامعهشناختی مدیریت محله محور در شکوفایی خدمات به شهروندان و پیامدهای اینگونه مدیریت است .برای فراهم شدن زمینههای همکاری و مشارکت اجتماعی مردم رویکرد محله محور لازم است. مفاهیمی چون برنامهریزی از پایین، مشارکت جمعی، توزیع عادلانه امکانات تنها در سایه مفهوم «توسعه محلهای» و برنامهریزی محلات شهری عینیت مییابد. در این پژوهش به بررسی جامعهشناختی پیامدهای محله محوری در اداره کلانشهر تهران(موردمطالعه : محلههای ازگل،جنتآباد،حکیمیه ،خانیآباد تهران) پرداختهشده است. روش تحقیق با ترکیب دو روش کمی و کیفی بوده است. حجم نمونه کیفی (44 واحد مشاهداتی) است-4 تن از مدیران محلات موردمطالعه و 20 نفر از اعضای شورایاری محلات و 20 تن از اعضایی که مداوم از خدمات سرای محله استفاده میکنند- حجم نمونه درروش کمی با استفاده از فرمول کوکران 400 نفر است. پژوهش دارای 6 فرضیه است که 4 فرضیه اول با روش کمی و دو فرضیه آخر با روش کیفی بررسیشدهاند.در قسمت کیفی پژوهش با اجرای کدگذاریهای مختلف به پدیدههای اصلی (تغییرات اجتماعی، نابهنجاریهای اجتماعی، توسعه محله محوری و عدم توسعه محله محوری) دستیافته و به بررسی جامعهشناختی شرایط علی، شرایط زمینهای و مداخلهگر و استراتژیهای مختلف تأثیرگذار بر پدیده و درنهایت پیامدهای متأثر از پدیده پرداختهشده است.و درروش کمی با پیمایش به نتایجی دست پیداکرده که ازجمله آنها همکاری در حد متوسط مردم در اجرای این طرح بوده است. محله محوری که از زمینههای تغییرات اجتماعی در ایران بوده خود توانسته تغییرات ارزشمندی در محلات مسکونی شهر تهران ایجاد کند.با نشأت گیری این طرح-محله محوری – از اخلاق مدنی ،در اداره کلانشهر تهران مؤثر بوده و با کنترل گرایش به رفتار نابهنجار در هویت محله تأثیرگذار بوده است.احساس مسئولیت شهروندان بر محله محوری و پیامدهای آن تأثیر داشته و با القا حس تعلق و هویت محلهای موفق عمل نموده است و رضایتمندی اجتماعی مردم رابطه محکمی با پیامدهای محله محوری نشان داده است.