اهداف و زمینهها:ایمنی ترافیک شهری از سازمان فضایی شبکههای راه متأثر است. لذا در این تحقیق روابط میان سنجههای توپولوژیک شبکه و خطر سانحه برای بغداد، بررسی شد تا خلأ شواهد در خاورمیانه پوشش داده شود؛ تمرکز بر betweenness، مشبودگی، چگالی تقاطع و طول راه، مساحت ساختمان، گشودگی و AADT قرار داده شد. روششناسی: دادهها(سوانح، معابر OpenStreetMap، ردپای ساختمانی Microsoft، AADT)گردآوری و کنترل کیفیت (حذف موارد تکراری، اسنپ به نزدیکترین یال، پاکسازی توپولوژی) انجام شد. شاخصها بر روی شبکه یکنواخت ۱×۱کیلومتر (EPSG:32638) محاسبه شد. نرخ سوانح بر حسب VKT نرمالسازی شد. یک مدل OLS با خطاهای مقاوم برآورد شد؛ در صورت مشاهده خودهمبستگی باقیمانده، مدلهای SLM/SEM/SDM برازش شد. برای آشکارسازی ناایستایی مکانی، GWR با پهنایباند تطبیقی بهکار گرفته شد. همپوشانی فاصله تا بیمارستان نیز تحلیل شد. یافتهها: خوشهبندی معناداری از نرخ تصادفات مشاهده شد (0.22Moran’s I = ،0.001 p < ). در OLS، اثرات مثبت برای AADT، مساحت ساختمان، باز بودن و شبکهبندی نشان داده شد و اثر منفی برای بینابینی شناسایی شد. SDM انتخابشده، سرریزهای مکانی (0.19ρ ≈ ) و اثرات کل زیاد AADT (~0.36) و مساحت ساختمان (~0.26) را تأیید کرد، در حالی که بینابینی همچنان منفی بود (~-0.12). GWR سازگاری مکانی گستردهای را نشان داد: بینابینی در حدود 48٪ از سلولها به طور قابل توجهی منفی بود، در حالی که AADT و مساحت ساختمان به ترتیب در حدود 68٪ و ~61٪ به طور قابل توجهی مثبت بودند. نرخ تصادفات در فاصله 1 تا 3 کیلومتری بیمارستانها به اوج خود رسید (~310 در هر 100 متر VKT) و پس از 5 کیلومتر کاهش یافت (~170). نتیجهگیری: نتایج از مداخلات هدفمندِ مقیاسکریدور در پهنههای پرمواجهه، بسیار مشبک و باز پشتیبانی کرد—که باید با بازطراحی تقاطعها، مدیریت پهلو/ دسترسی و کنترل سرعت—بهویژه پیرامون بیمارستانها—همراه شود؛ نه راهکارهای یکسان برای همه نقاط.