اهداف: تکنیکهای بهینهسازی طراحی شهری برای برآوردن نیازها دائماً در حال تغییر، تکامل و پیشرفت میباشند. از آنجا که طراحی شهری به دلیل تعاملات پیچیده انسانی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی، یکی از رشتههای چندبعدی است، نیازمند رویکردهای نوین است. هوش مصنوعی، به ویژه یادگیری ماشین و الگوریتمهای تکاملی، در حال تبدیل شدن به ابزاری ضروری در طراحی شهری پارامتریک است. بر این اساس، مطالعه حاضر با هدف ارایه الگویی برای ایجاد فضاهای شهری انعطافپذیر و پاسخگو به نیازهای مختلف در تلاش است تا با استفاده از الگوریتمهای پیچیده، این امکان را فراهم آورد.
روش شناسی: در این مقاله با استفاده از یک روش پژوهشی توصیفی تحلیلی، ابتدا به بررسی مفاهیم اصلی طراحی شهری پارامتریک و هوش مصنوعی پرداخته و سپس با استفاده از اطلاعات گردآوری شده، متغیرهای مورد بررسی مشخص شده و سپس جهت برای هر یک از متغیرها، تعدادی گویه و سوال تدوین شده که ساختار مطالعات در بستر مصاحبه (16 نفر از خبرگان موضوعی) را تشکیل داده است. در گام بعدی خروجیهای احصاء شده به عنوان دادههای ورودی استفاده شده و نتایج حاصل در بستر مدلسازی تفسیری ساختاری زمینه تدوین الگوی نهایی را فراهم نموده است. از الگوریتمهای یادگیری ماشین برای بهینهسازی نحوه تاثیرگذاری شاخصها بر فضاهای شهری مختلف استفاده شد.
یافته ها: بر اساس تحلیل دادهها و پیشبینی رفتارهای انسانی شاخصهای اجتماعی بیشترین تاثیر را در تغییرات محیطی و دریافت اطلاعات داشته و پس از آن تغییرات کالبدی با اختلاف قابل توجه قرار گرفته است.
نتیجه گیری: وجود سیاستها و استانداردهای تعریف شده در بعد جمعیتی اجتماعی، بیشترین اثرگذاری را بر سایر مولفهها دارد. همچنین نتایج این تحقیق نشان میدهند که استفاده از هوش مصنوعی در طراحی شهری پارامتریک میتواند به طراحان کمک کند تا طراحیهایی هوشمندانهتر، سازگارتر با نیازهای شهروندان و با کمترین اثرات منفی زیستمحیطی ایجاد کنند.