اهداف: ادراک و تحلیل چینش و کشف منطق چیدمان فضایی سکونتگاههـا در ایجاد و توسعه کانونهای جمعیتی موثر است. چیدمان شهرها در جلگههای ساحلی دارای منطق خاصی است و از قوانین ویژهای پیروی میکند که بازشناسی آنها مستلزم آشنایی با حافظه تکوین تاریخی جلگههای ساحلی و عواملی است که در پارهای از نقاط آن سبب ایجاد هویت مکانی خاص و جذابیتی برای بستر اولیه و تبلور کانون مدنیت شهری شده است. هدف این مطالعه، تحلیل منطق چیدمان سکونتگاههای شهری در پهنه سواحل خزر بود.
روششناسی: در این پژوهش با اتکا بر تئوری چیدمان فضا و رویکرد پدیدارشناسی و با هدف ادراک سرزمینی، به بازشناسی فرایندهای هویتساز مکانی در جلگه سواحل شمال ایران پرداخته شد.
یافتهها : چیدمان سکونتگاهها، با نگاه به مولفههای ژئومورفیک از جمله تراسهای دریاچهای، خط تعادل آب و خشکی، خط تعادل آب و یخ و مئاندرها و الگوی شبکه زهکشی مورد تحلیل قرار گرفت و با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی، الگوی چیدمان فضایی سکونتگاههـا و پیکربنـدی فضا بررسی و آنالیز شد.
نتیجهگیری: منطق چیدمان سکونتگاههای نگاره دریایی سواحل شمال ایران با نگارههای دریایی سواحل جنوب ایران تفاوت دارد. سکونتگاههای شهری در نگاره دریایی از قاعده بزرگی- فاصله خطوط تراز آبی تبعیت میکنند. سکونتگاههای شهری در نگاره دریایی با توجه به رفتار رودخانهها از قانون بیفورکاسیون تبعیت نمیکنند. سکونتگاههای شهری در نگاره کوهستانی استقرار نیافتهاند و روستاها هویت خود را از خط تعادل آب و یخ گرفتهاند.