1- گروه علوم سیاسی و روابط بینالملل، واحد تبریز، دانشگاه آزاد اسلامی، تبریز، ایران 2- گروه معارف اسلامی، دانشگاه ارومیه، ارومیه، ایران
چکیده (1103 مشاهده)
اهداف: روند رشد و توسعه اقتصادی کشورهای آسیایی که از اواخر دهه 70 میلادی آغاز شد چنان سریع و چشمگیر بود که در پایان قرن بیستم، علاوه بر ژاپن بهعنوان غول اقتصادی آسیا، چند کشور آسیایی دیگر از جمله چین و هند نیز در شمار اقتصادهای بزرگ و موفق جهان قرار گرفتند. به طور قاطع میتوان گفت که مهمترین عامل تاثیرگذار بر خیزش کشورهای آسیایی و قرار گرفتن آنها در میان قدرتهای بزرگ، رشد و توسعه چشمگیر اقتصادی بوده است. ظهور چین به عنوان کانون یک منطقه جدید ژئواستراتژیک نهتنها به ضعف نفوذ ایالات متحده و روسیه در غرب و پاسیفیک شمالی، بلکه همچنین به تغییرات در محیطشناسی سیاسی- اقتصادی چین مربوط میشود. هدف این تحقیق توصیفی- تحلیلی، بررسی محیطشناسی سیاسی- اقتصادی چین با اتکا به روش تفسیر پیشینه تحقیقاتی برای درک موقعیت ژئوپلیتیکی در جنوبشرق آسیا بوده است. دادهها با استفاده از جست و جو در منابع کتابخانهای و پیشینه تحقیقاتی جمعآوری شد. نتیجهگیری: در جامعه امروز چین، در میان توده مردم و نخبگان سیاسی کشور بیش از هر چیز، ثبات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی حایز اهمیت است. اصلاحات صورت پذیرفته نیز، نه در جهت بر هم زدن نظم سیاسی موجود، بلکه در راستای افزایش نقش قانون، گسترش تدریجی مشارکت و ایجاد نظام کنترل و نظارت رسمی صورت پذیرفته است. ماحصل این اصلاحات نیز، گسترش پاسخگویی در مقابل مردم، شفافیت و اعتمادسازی است. ساختار فرهنگی چین نیز بهعنوان عاملی موثر و مثبت در توسعه و تقویت قدرت داخلی و بینالمللی این کشور نقش برجستهای در شکوفایی توانمندیهای این کشور ایفا میکند.