اهداف: مشخص نیست سازوکار مداخله دولت در فرآیند گسترش پیراشهری به چه نحوی بوده است که زمینههای فعالشدن سایر نیروهای سوداگرانه را فراهم کرده و پیامدهای نامطلوب بعدی را بر جای گذاشته است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر، تبیین نقش دولت در گسترش ناحیه پیراشهری از منظر آسیبشناسی نقشها و وظایف آن بود.
روششناسی: پژوهش توصیفی حاضر، در سال ۱۳۹۹ در شهر سنندج انجام شد. با استفاده از یک روش ترکیبی، دادههای پژوهش در سه محور اصلی «دادههای پیمایشی مبتنی بر مصاحبه با ۱۴ نفر از خبرگان»، «دادههای اسنادی مستخرج از مستندات ناحیه پیراشهری سنندج» و «دادههای میدانی از سکونتگاههای ناحیه پیراشهری سنندج» در دوره ۴۰ساله ۱۳۹۵-۱۳۵۵ گردآوری شد. اطلاعات با استفاده از روشهای هلدرن، آنتروپی شانون و تطبیقی-مقایسهای تحلیل شدند. نقشههای موضوعی در GIS ۱۰ تولید شدند. همچنین از آزمون همبستگی پیرسون در SPSS ۲۰ استفاده شد.
یافتهها: نتایج بهدستآمده از تحلیل روند گسترش ناحیه پیراشهری نشان داد که در دوره زمانی ۹۵-۱۳۵۵، شهر سنندج همواره به سمت پراکندهرویی حرکت کرد که این نوع توسعه، اغلب در اراضی پیراشهری اتفاق افتاد. دلایل ناکارآمدی دولت در گسترش ناحیه پیراشهری، در قالب ۳۲ مفهوم، ۲۹ مقوله فرعی و ۵ مقوله اصلی شناسایی شد.
نتیجهگیری: در شهر سنندج، در هر دو حوزه سلبی و ایجابی مداخلات دولت در نواحی پیراشهری، ناکارآمدی وجود دارد. از همین رو، در هر یک از محورهای مورد بحث این مطالعه، ضروری است که وظایف دولت در قالب قوانین، آییننامهها، طرحهای توسعه شهری و شیوههای مدیریت شهری و آمایش سرزمین، مورد بازبینی و اصلاح قرار گیرد.